زاها حدید، چطور زاها حدید شد؟

زاها حدید، چطور زاها حدید شد؟

-زاها حدید با ورودش به دنیای معماری پای زنان را به طور وسیعی در دنیای معماری باز کرد.نام او در آسمان معماری به عنوان یک استاد درخشید.اما مسیرش در این راه آسان ,نبود.مسیری پر سنگ , باریک و پر از مشکلات بود.  وی تلاش زیادی در این راه کرد و هزینه زیادی را در راه رسیدن به چیزی که اکنون هست پرداخت. او جایزه های بسیار ارزشمندی دریافت کرد که حتی رئیس جمهورها نیز آرزوی دریافت آن را دارند و این او را تبدیل به اولین زنی کرد که این جوایز را دریافت نموده.

 -آیا تا حالا به این فکر کرده اید که چه چیز باعث شد که زاها حدید تبدیل به زاها حدید امروزی شود؟

 -آیا فردی معمولی بود؟ البته که بود. او استثنائی است، اما یک انسان معمولی بود. او راز موفقیت هایش را در یکی از مصاحبه هایش فاش ساخت. «سخت کوشی»  او دوران های بحرانی را پشت سر گذاشت. او بارها شکست خورد و موفق شد. او بارها بازنده و برنده شد. به مانند هر زندگی معمولی دیگر. همه ی این ها منجر به مطرح شدن این سوال شد مهمترین روزهای زندگیش کدامند؟

 -زاها حدید در سال 1950 در اوج کار خود بود. بزرگترین معماران آن دوره مانند رایت و لوکوربوزیه را برای طراحی به عراق دعوت کرد و گروهی را شکل داد.  عراق در آن سالها درخشان و پر غرور بود. که نام زاها هم گویای این معنی است. والدینی آزاد، زاها را تربیت کردند. پدرش در انگلستان درس می خواند و  رهبر حزب دموکراتیک ملی عراق بود.  او بچه ی باهوش و کنجکاوی بود و پدرش در برابر سوالات بی وقفه ی او  صبور بود.  والدینش  به وی آزادی انتخاب  و تصمیم گیری حتی در خرید لباس هایش  را دادند.  این محیط  شخصیتش را شکل داد و اعتماد به نفسش را تقویت کرد تا به آنجا که در 11 سالگی علاقه خود را به ادامه تحصیل در رشته معماری آشکار ساخت.

 

-روز تصمیم قطعی

 وسواسش در تبدیل شدن به یک معمار در نوجوانی اوج گرفت.  مادرش به او اجازه می داد تا به طراحی مجدد اتاق نشیمن بپردازد.  و طراحی های خاصی را در اتاق خواب خود به کار گیرد.  اصرارش بر مطالعه ی معماری موضوع بحث خانواده بود. یکی از برادرانش او را وسوسه کرد؛ ما ایده بهتری برای تو داریم زاها.  تو می توانی تبدیل به اولین فضانورد عراقی شوی.

اگرچه او در دانشگاه امریکایی بیروت ریاضیات می خواند اما به محض فارغ التحصیلی به لندن رفت و در سال 1972 به سازمان معماریAA ملحق شد.

 -روز فارغ التحصیلی

 در 3 سال اول  تحصیل در AA زاها خود را در معماری نمی دید. او خسته شده و بریده بود و به مانند دانشجوی معمولی عمل می کرد.  در سال چهارم  تصمیم گرفت تا تغییری در جنبش های ثابت معماری آن زمان پدید آورد. این کاملا به نوعی ضد طراحی محسوب می شد.  این به نوعی جنبش ضد معماری بود. کانون تمرکز بر آن بود که هنرمندان قبلی اصلا کاری نکرده بودند. بگذارید زندگی تازه ای داشته باشیم. زاها حدید در مصاحبه اش با بی بی سی  گفته است! استادش  رم کولاس و الیا زنگلیس نگرشش در معماری را ستودند.  از روز اول معلوم  بود که وی تبدیل به نامی معروف در معماری می شود.  طراحی هایش  تحت تاثیر  جنبش ماورا طبیعی بود به ویژه از نقاشی های هنرمند روس  کاسمیر مالوویچ الهام می گرفت. در پروژه ی  فارغ التحصیلی وی  در سال 1977 این امر به وضوح مشخص بود.  او از انتزاع و روش های بخش بندی استفاده می کرد که مشتق شده از مدل های مالوویچ بود. این مفهوم براساس ساختار زدایی توده ها به هندسه پایه خود می باشد. بعد از  فارغ التحصیلی او به عنوان استادیار در AA انتخاب شد و تبدیل به همکار اساتیدش در دفتر کار آنها شد. در 1979، او تصمیم گرفت استودیوی خود را راه اندازی کند و به روش طراحی ویژه ی خود بپردازد.

-روز اوج گیری

 در آغاز دهه 80 زاها به شدت کار می کرد. او صبح ها تدریس می کرد و  بعد از ظهر وقت خود را صرف کارهایش کرده بود. 1982 او در رقابت جهانی پیک در هنگ کنگ حضور یافت تا به طراحی باشگاهی تفریحی بپردازد.  برد زاها در این رقابت  پیش بینی نشده بود و این نقطه حیاتی بود که زندگی وی را تغییر داد.  روش نمایش و ارائه او دلیل اصلی برد وی بود و طراحی های غیر طبیعیش توجه هیئت منصفه را جلب کرده بود؛ او به سبک ماورا طبیعی خود کار می کرد.

-دانشجویان از خلاقیتهایش الهام گرفته و شروع به رفتن به استودیوی وی برای گذارندن دوران کارآموزی بودند. پاتریک شوماخر یکی از این دانشجویان بود.  و در سال 2002 شریکش شد.

-رقابت باعث شد زاها حدید خود را از محدودیت ها رها سازد و دهه 80 را صرف شرکت در  رقابت ها نمود. او معتقد بود این تنها راه بیان روند و گسترش  آزادانه ی تئوری طراحی خودش است. این دوره از زندگی وی  فصل اثبات خویشتن بود.  او دل به اب و اتش زد و با انتقادات زیادی در زمینه  سردرگمی خود مواجه شد. کارهایش را معماری کاغذی می نامیدند.  او بعد از نمایش کار تاپ خود در نمایشگاه پیک در موزه هنرهای مدرن نیویورک به عنوان معمار ساختار شکن شناخته شد.  او گفت؛ ساختارشکنی  واژه ای است که فردی در جایی آن را پرورش داده است.

 -روز طرد

 بعد از 10 سال هوشیاری و شب بیداری زاها برنده رقابت طراحی ایستگاه آتشنشانی ویترا در المان در 1990 شد.  طراحی وی بلوک سیمانی  خالص با لبه های  قائم بود که از نقطه کانونی جدا شده بودند.  این را  انجماد حرکت می نامیدند.  باید بتون باشد؛ سنگین اما ازاد و روشن. لذا. این شگفت انگیز بود و  امضا و شاخص فوق العاده ای داشت. بتون به چیز دیگری تبدیل شد و بعد از آن من فکر می کنم  این اتفاق افتاد. این را هلن بینت عکاس معماری می گوید.

-متعاقبا،  طراحی وی برای  خانه ی اپرای کاردیف در 1994 اولین جایزه را برای وی به همراه آورد.  این پیروزی  بحث جالبی را مطرح ساخت، او  انتقادات شدیدی درباره ی کار طراحی و زمینه ای که قابل ساخت نبود دریافت کرد. با ما خیلی بد برخورد شد.  اما آنها ما را نمی خواستند.  نمی دانم چه می خواستند خیلی ها می گفتند طراحی ها ی ما مبهم بوده و درک آن دشوار است. اما ما طراحی هایی از هر نوع داشتیم.

-این اتفاق باعث شد  وی کاملا غمگین و افسرده شده و تصمیم به ترک رشته ی خود را بگیرد. اما پاتریک مشوقش شد و  از وی حمایت کرد تا دوباره به کار خود بازگردد. زاها پروژه کاردیف را  نمونه ای دانست که باعث رکود بزرگ استودیوی وی در دهه نود شد. و  باعث شد دوباره تلاش کند تا روی پای خود بایستد.

 -روز شکوه

 باشکوه ترین روز در 2000 رقم خورد به ویژه زمانی که  افتخار کسب جایزه ی معروف پریتزکر را در سال 2004 به دست آورد. این افتخار  برخواسته از شناخت دنیای معماری  از برتری و عالی بودن وی بود. او اولین زن معماری است که این جایزه را برد و نام وی وارد تاریخ معماری شد. از آن زمان زاها به عنوان نماد درخشان آسمان معماری شناخته می شود.

نظر شما چیست ؟ زاها حدید را چگونه معماری میدانید ؟