-کتاب "تار و پود و هنوز..." نوشتهی علی اکبر صارمی، از معماران برجستهی ایران است که در طول عمر خود به دنبال یافتن هویت خویشتن در معماری بوده است. این کتاب، شرحی است بر زندگی و دغدغههای این معمار بزرگ که با اسکیسها و عکسهای ناب، زیبایی خاصی به آن بخشیده شده است. صارمی، از زمان کودکی خود، علاقهی عمیقی به معماری داشت. او در کتاب خود خاطراتی از این دوران را بازگو کرده است. از بازیهای کودکی که با خاک و سنگ ساختمانهای کوچک میساخت تا لحظاتی که برای نخستین بار با مفهوم معماری آشنا شد. این خاطرات، شروعی برای سفری است که به دنبال یافتن هویت خویشتن در معماری بود.
در ادامهی کتاب، نویسنده به سفرهایی که در طول زندگی خود داشته، میپردازد. از سفرهایی که به کشورهای مختلف برای آشنایی با معماریهای مختلف دنیا داشت، تا سفرهای داخلی که در آنها با معماری ایرانی آشنا شد. این سفرها، بخش مهمی از تجربیات و دانش او در معماری را شکل دادهاند. نگارنده به دوستیهایی که در طول زندگی خود داشته، اشاره میکند. از دوستانی که در دوران تحصیل با آنها آشنا شد و تأثیر زیادی بر فکر و نگرش او در معماری گذاشتند، تا دوستانی که در طول حرفهی خود با آنها همکاری کرد. این دوستیها، بخشی از شخصیت و سبک حرفهای او را شکل دادهاند.
صارمی در کتاب خود به چالشها و محدودیتهایی که در طول حرفهی خود با آنها روبرو شده، اشاره میکند. از چالشهایی که در پروژههای مختلف با آنها مواجه شده، تا محدودیتهایی که در ایران و جامعهی ایرانی وجود دارد. این چالشها و محدودیتها، بخشی از شخصیت و سبک حرفهای او را شکل دادهاند. در پایان کتاب، صارمی با کلامی شیرین و دلنشین، خاطرات، تجربیات و دغدغههای خود را برای خواننده روایت میکند. این کتاب، نه تنها برای علاقهمندان به معماری، بلکه برای هر کسی که به دنبال یافتن هویت خویشتن است، میتواند مفید و الهامبخش باشد. این کتاب، شرحی است بر یک عمر پر از دغدغهی معماری و یافتن هویت خویشتن.
برفی که میبارید و باغچه کردان ما را سفیدپوش میکرد، سرانجام آرام گرفت. برف همیشه برای من خاطرهانگیز است، چراکهزاده یک شـهـر سـردسیرم. این برف، هزاران یاد از یاد رفته را در درونم بیدار کرد و سبب ساز شد تا به گذشتهام بازگردم، قلم به دست گیرم و آنچه را در ژرفای ذهن و حافظهام هنوز باقی است، ثبت کنم. از این طریق هم میتوانم عطش درون خود را فرو نشانم و هم تجربه نسل خود را در اختیار نسلهای آینده قرار دهم؛ چراکه درنگی باید تا «از آستانه دری که کوبه ندارد» گذر کنی. بافت این تار و پود سه سال به طول انجامید و در پایان به چهل تکهای مانند شد که با خواندنش، بنابر ذوق و حال خود میتوان بهرهای از تکهپارههایش گرفت. هر چند این گونه بافتنها را چون حکایت زندگی پایانی نیست هنوز…
خرید کتاب از :
۰ دیدگاه