دایدو موریاما، عکاس ژاپنی، با تصاویر سیاه و سفید خود از زندگی شهری معاصر و ارتباطش با مجلهی پیشرو عکاسی به نام "پرووُک" شناخته میشود³. موریاما، مانند رابرت فرانک، به تصویر کشیدن حقیقت را در عکاسی تأکید کرده است. او بازنماییهایی از جهان را ارائه میدهد که معمولاً پنهان میمانند. در نمایشگاههایی که آثار موریاما به نمایش گذاشته شده، کتابهای او نیز مورد توجه قرار گرفتهاند. از جمله کتابهای معروف او میتوان به "ژاپن: تئاتر عکاسی" (۱۹۶۸)، "خداحافظ، عزیزم، عکاسی" (۱۹۷۲)، و "پرووُک" (برانگیختگی) اشاره کرد⁴.
دایدو موریاما، عکاس ژاپنی، با تصاویر سیاه و سفید خود از زندگی شهری معاصر و ارتباطش با مجلهی پیشرو عکاسی به نام "پرووُک" شناخته میشود³. موریاما، مانند رابرت فرانک، به تصویر کشیدن حقیقت را در عکاسی تأکید کرده است. او بازنماییهایی از جهان را ارائه میدهد که معمولاً پنهان میمانند. در نمایشگاههایی که آثار موریاما به نمایش گذاشته شده، کتابهای او نیز مورد توجه قرار گرفتهاند. از جمله کتابهای معروف او میتوان به "ژاپن: تئاتر عکاسی" (۱۹۶۸)، "خداحافظ، عزیزم، عکاسی" (۱۹۷۲)، و "پرووُک" (برانگیختگی) اشاره کرد⁴.
آنیش کاپور، مجسمهساز چندفرهنگی که در هند به دنیا آمده و دوران بزرگسالی خود را در انگلستان گذرانده است، در چالشهای هنری و فنی، مانند باد کردن یک سازه عظیم در کاخ بزرگ در نمایشگاه مونومنتا در سال 2011، پیشرفت میکند. این مستند از استودیوهای او در لندن به تأسیسات دائمی در شیکاگو و ناپل، تا نمایشگاههایی در بمبئی و پاریس سفر میکند، در حالی که هنرمند در جستجوی شخصی خود برای فرمهای جدید به اشتراک میگذارد.
دایدو موریاما، عکاس ژاپنی، با تصاویر سیاه و سفید خود از زندگی شهری معاصر و ارتباطش با مجلهی پیشرو عکاسی به نام "پرووُک" شناخته میشود³. موریاما، مانند رابرت فرانک، به تصویر کشیدن حقیقت را در عکاسی تأکید کرده است. او بازنماییهایی از جهان را ارائه میدهد که معمولاً پنهان میمانند. در نمایشگاههایی که آثار موریاما به نمایش گذاشته شده، کتابهای او نیز مورد توجه قرار گرفتهاند. از جمله کتابهای معروف او میتوان به "ژاپن: تئاتر عکاسی" (۱۹۶۸)، "خداحافظ، عزیزم، عکاسی" (۱۹۷۲)، و "پرووُک" (برانگیختگی) اشاره کرد⁴.
- فضای پوچ نوشته رم کولهاس و هال فاستر، یکی از آثار معروف در حوزه معماری است. این کتاب، تحلیلی روشن و محرّک از مسائلی کلیدی است که مباحث معمارانهٔ دو دههٔ گذشته را مورد نقد و بررسی قرار میدهد. کولهاس در این کتاب به بیان دیدگاههای فلسفی خود در باب معماری پرداخته است. او معتقد است که انفصال میان فضاها و کاربردشان، اشیا و رویدادها، ذات و معنا، امروزه دیگر امری تصادفی نیست. او با کنکاشی موشکافانه، تناقضات، دوگانگیها و تفاسیر حاشیهای معماری را آشکار مینماید.
کتاب به سه فصل فضا، برنامه و انفصال تقسیم شده است. در هر فصل، کولهاس با استفاده از مقالات منتشرشده در طی سالهای مختلف، به بررسی مفاهیم مختلف معماری میپردازد. او معتقد است که معماری باید با به چالش کشیدن و تشکیک در ساختارهای موجود، به ماهیتِ متلاشی و ازهمگسیختهٔ جهان معاصر پاسخ دهد.
ازآنجاییکه ما از سودگرایی بیم داریم، خودمان را به غرقشدنی مادامالعمر در استبداد محکوم کردهایم. اگر فضای کمارزش، مخروبههای انسانیای باشد که بستر جهان را به شکلی نابسامان پوشانیده، فضای پوچ، فضاهای باقیماندهای خواهد بود که انسان در این سیاره رها کــرده است. فــرآوردههای مصــنوعِ مدرنسازی، معماری مدرن نیست بلکه فضای پوچ است. فضای پوچ چیزی است که پس از مدرنسازی باقیمانده و مسیر خود را ادامه داده است یا بهطور دقیقتر، آنچه در روند پیشرویِ مدرنسازی ایجادشده و بهنوعی پسآیند آن است. مدرنسازی، برنامهای منطقی شامل اشتراکگذاریِ موهبتهای علم، بهطور جهانی داشت. فضای پوچ آرمان یا نابسامانی آن است. هرچند بخشهای فردی آن، نتیجهٔ ابداعاتی درخشان است که بهوضوح توسط هوش انسانی طراحی و بهوسیلهٔ محاسباتی لایتناهی تقویتشدهاند، مجموع آنها پایانی برای دورهٔ روشنگری است. ظهور آن به شکل بیهودگی، پالایشی سطح پایین است. فضای پوچ مجموعِ کل دستاورد معاصر ما است؛ ما بیش از مجموعِ تمامی نسلهای گذشته، چیزهایی ساختهایم، اما اثری در همان مقیاس ثبت نکردهایم. ما اهرامی به ارث نمیگذاریم. با توجه به تعریف جدید از زشتی، در حال حاضر، در قرن بیستویکم، فضاهای پوچ بیشتری نسبت به بقایای قرن بیستم در حال ساخت است. اشتباه است که ساختِ معماری مدرن را برای قرن بیستم ثبت کنیم. معماری در قرن بیستم ناپدید شد؛ توصیفاتی را تحت امیدی میکروسکوپی میخواندیم که معماری به چیزی بدیع و نو تبدیل خواهد شد؛ نگرانی دربارهٔ حجم بناها، دیدمان را به معماری مردمی نابینا کرده است.
خرید کتاب از: